مهندسی معکوس بیمه عمر- قسمت دوم

قسمت دوم:

قسمت دوم نگارنده خانم مریم امان پور
کارشناس بیمه و دانشجوی دکترای اقتصاد بین الملل

چکیده:

سیر تحول جامعه و رویکرد جوامع مختلف بشری به استفاده از پوششهای مختلف بیمه ای به ویژه بیمه های زندگی، شرکتهای بیمه بازرگانی را واداشته تا با تکنولوژی های نوین و محاسبات مبتی بر دانش روز و آینده نگری و آینده پژوهی مبتنی بر اقتصاد ملی و جهانی خدمات بیمه ای زندگی برای اقشار مختلف جامعه ارائه دهند. این در حالی ست که شرکت های بیمه با در نظر گرفتن شرایط رقابتی و پتانسیل های شرکتی درصدد فروش بیمه های عمر وسرمایه گذاری با پوششهایی متفاوت از همدیگر هستند که بتوانند سهمی از بازار فروش بیمه های عمر را با محصولات بیمه ای به خود اختصاص دهند. شبکه فروش شرکتهای بیمه با در نظر گرفتن کارمزد حاصله از این بیمه ها و کم ریسک بودن آن درصدد ایجاد توازن در ترکیب پرتفوی خود هستند که با این امر بتوانند ضریب خسارت و از همه مهمتر میزان درآمد خود را با استفاده از کارمزد حاصله افزایش دهند. در این نوشتار سعی شده تا به عدم موفقیت برخی شرکتهای بیمه در فروش بیمه عمر و راهکارهای موجود پرداخته و مهندسی معکوس فروش بیمه های عمر مد نظر قرار داده شود. برای مطالعه بخش اول این مقاله اینجا را کلیک کنید 

 

با این اوصاف به این نتیجه می رسیم که با رشد تکنولوژی های نوین ارتباطی، پدیده دهکده جهانی و فراگیر شدن خدمات بهنگام در کشورهای اروپا، صنعت بیمه در کشورمان همواره درصدد افزایش ضریب نفوذ بیمه توسط بیمه های زندگی با بهره گیری از صنعت تبلیغات، تربیت نیروی انسانی متخصص، استفاده از نرم افزارهای گزارشگیری در حوزه بیمه به ویژه بیمه های عمر و سرمایه گذاری و افزودن آپشن های متفاوت از سایر شرکتهای بیمه به محصول بیمه ای خود و بومی سازی آن بر اساس آئین نامه های بیمه مرکزی جمهوری اسلامی ایران جهت نیل به اهداف خود می باشد. لذا مهمترین شاخص مطرح جهت دستیابی به اهداف سازمانی شرکتهای بیمه، ایجاد "تغییرchange))" در جامعه هدف می باشد. چرا که هر توسعه ای نیازمند پیش فرض و پیش شرط اساسی تغییر اجتماعی می باشد. طبق تعریف جامعه شناسان از جمله "واگو" تغییراجتماعی یعنی: فرایندی که از جایگزینی کمی و کیفی پدیده های اجتماعی که ممکن است با برنامه یا بی برنامه باشد و مشتمل بر شش وجه است:

  1. هویت تغییر.
  2. سطح تغییر.
  3. دوره زمانی.
  4. جهت تغییر.
  5. انداره تغییر.
  6. نسبت با معیار."

با این حال شرکتهای بیمه به رویکرد تغییر حتی در سبک زندگی(life style) اجتماعی مردم روی آورده اند. تغییر همواره چه در بعد فردی و چه اجتماعی آن از یک سو جذاب، شگفت آور، هیجان انگیز است و از سویی دیگر با مقاومت همراه و عامل ترس و ناامنی. اختلاس های کلان افراد، تحریم ها و مشکلات حوزه اتکائی بین الملل، عدم تربیت ناصحیح منابع انسانی و عدم پاسخگویی کارشناسان از متغیرهای موجود در ممانعت از مسیر تغییر و توسعه هستند. حال اینجا نقش نخبگان، دستگاههای ایدئولوژیک، رسانه های جمعی، شبکه های اجتماعی و حضور واقعی دست اندرکاران صنعت بیمه در بطن جامعه و زندگی اجتماعی مردم می تواند اندکی از هیجانات منفی موجود در جامعه را تعدیل بخشد و اثربخشی فعالان بیمه را بر جامعه افزون کنند. در واقع ایران و مردم این کشور اینده ای را پیش روی دارند که از قوانین جدیدی پیروی می کند که در گذشته هرگز وجود نداشته است و البته این امری جهان شمول است و هر انچه از گذشته تا به حال بر بشریت گذشته، با آنچه در اینده با آن مواجه می شود تفاوت دارد، تفاوتی که برای ایرانیان بسیار فاحش خواهد بود. از این رو صنعت بیمه نیز مستلزم تدوین استراتژی مبتنی بر لحاظ کردن گذشته و آینده می باشد. حال با مد نظر قراردادن توسعه و فراگیر شدن آن در صنعت بیمه که می توان موضوع را بدین شکل بسط داد که توسعه در واقع نتیجه ی تکامل، تغییر، رشد، ترقی یا نوسازی است و منظور از این مفاهیم تا زمانی که برای اصحاب صنعت بیمه در کشور روشن نگردد، درک اینکه واقعا توسعه چیست برای بیمه گران مشکل خواهد بود. در این میان رسالت یک کارشناس بیمه در تکامل جامعه بسیار محسوس است و شایسته است مفهوم تکامل را در اینجا از" فیر چایلد" نقل کنیم که: تکامل فرآیند تغییری است که در آن هر مرحله جدیدف علاوه بر ویژگی های خاص خود و یژگی های مرحله قبلی را نیز در بر دارد. به عبارت دیگر، تکامل رشد یا توسعه ای است که در آن تداوم وجود دارد".

بنابراین باید به مفهوم تکامل نیز در صنعت بیمه بصورت عمیق پرداخته شودغ چرا که اکنون فضای خالی سهم صنعت بیمه در سبد خانوار بسیار محسوس است و مهندسی معکوس همواره با بهره مندی از ابزارهای مختلف آسیب شناسی سعی در حل موضوع در بین افراد مختلف جامعه از طبقات مختلف را دارد. در علم جامعه شناسی رویکرد نوسازی در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم میلادی معمولا به معنای عقلانیت به کار برده می شد و اشاره به فرایندی بود که آدمیان را یاری می بخشید که از قید و بند رژیم های جابرانه آزاد گردند. در نیمه اول قرن بیستم اصطلاح نوسازی به فرایند تغییرات در کشورهای عقب مانده گفته می شد که انها را از ساختارهای سنتی به وضعیت نو انتقال می دهد. نوسازی پنج الگوی کاربردی دارد که در توسعه صنعت بیمه در کشور باید به ان پرداخت و اقدامات انجام شده در گذشته نیز بایستی بازبینی گردد. این پنج الگو بشرح ذیل می باشد:

  1. نوسازی اقتصادی یا رشد.
  2. نوسازی اجتماعی.
  3. نوسازی سیاسی.
  4. نوسازی روانی.
  5. نوسازی فرهنگی.

صنعت بیمه کشورمان در هر پنج الگو بایستی تاثیر گذار باشد.

در بحث مهندسی معکوس توسعه ناپایدار صنعت بیمه در کشورمان که دقیقا در جهت عکس توسعه پایدار است، نحوه برخورد غرب با کشورهای جهان سوم و به ویزه با اقتصاد و محیط زیست آنها در جهت اشاعه ی توسعه ناپایدار بوده است که مصداق این را می توان در بحث بیمه های اتکائی بین الملل و خارجی شاهد بود. از این رو سیاستگزاران را وامی دارد تا در شرایط "بحران و تحریم" به دنبال مدلهای بومی توسعه پذیر باشند تا بتوانند صنعت کهنسال بیمه در کشور را به سرمنزل و شاخص های در نظر گرفته شده برسانند.

علیرغم وجود نابرابری های طبقاتی، فن اوری سنتی، تضادهای اقتصادی در جامعه، توسعه ناپایدار داخلی، انباشت سرمایه، نظامهای کارگری و پورلتاریا، ایجاد توسعه ناموزون و ناپایدار و بسیاری از متغیرهای مستقل و وابسته موجود در جامعه، ایجاد توازن اقتصادی در جامعه ایران برای طبقات، به منظور دسترسی افراد به بیمه های زندگی در سطوح مختلف، همت و تلاش دولتمردان، مجلس شورای اسلامی به ویژه کمیسیون های اقتصادی و اجتماعی مجلس، مدیران کلان صنعت بیمه و سیاستگزاران، معاونت های طرح و برنامه شرکتهای بیمه و لزوم ایجاد یک چارت جدید در شرکتهای بیمه بنام "مرکز مطالعات استراتژیک و آینده پژوهی" (که شرکت بیمه ما سابقا اقدام به این عمل نموده است) ایجاد گردد تا بعنوان بازوی توانمند توسعه ای در بطن صنعت بیمه به رسالت واقعی خود بپردازد.

امیدواریم فعالان و علاقمندان به صنعت بیمه که نهایتا منجر به رفاه اجتماعی در معنای واقعی می گردد، همواره پیشتاز در عرصه توسعه متوازن و پایدار گامهای موثرتری به معنای واقعی در حوزه افزایش ضریب نفوذ بیمه بردارند.

 

نظـــــــرات (1)

  1. علیرضا شکوهی

    سپاس از مقاله تان